گلهای رنگارنگ شماره 535 باصدای عهديه – شهيدي

گلهای رنگارنگ شماره 535 باصدای عهديه – شهيدي

 

 

دستگاه : همایون    

زمان برنامه : ۲۶:۴۵ دقیقه 

حجم برنامه :۶/۴ مگابایت

شعر ابتدا :

پای  تا  سر  همه  لطفی  و   سراپا  همه   جانی

کس  به  تو  هیچ   نماند  تو  به  کس  هیچ نمانی

همه  مهری همه  ماهی همه حسنی همه لطفی

همه  روحی   همه راحت  همه  عقلی همه جانی

کس   چنین   رخ   نفروزد   تو   مگر    ماه   تمامی

کس  چنان   قد   نفرازد    تو    مگر   سرو   روانی

گر   شود  عشق  مجسم   به  بر  خلق  من  آنم

ور  شود   حسن   مصّور  به   رخ   خوب  تو   آنی        

آهنگ : شهبازیان  

خواننده تصنیف : عهدیه 

خواننده آواز : شهیدی  

گوینده : فیروزه امیر معز

شاعر : (ترانه) پژمان بختیاری/(تنظیم)جواد معروفی/نصرت منشی

باشی/مولوی

مطلع تصنیف :

خدا  را  این  دل  که  می  جوید               چو خون شد  دیگر چه می بوید

مطلع آواز : پای  تا  سر  همه  لطفی  و   سراپا  همه   جانی

همکاری : جلیل شهناز

اعلام برنامه : دارد در ابتدا

اعلام شماره: دارد در ابتدا و انتها

 

http://www.mediafire.com/?7zrmvpf4f79l6qm

گلهای رنگارنگ شماره 543 باصدای سيمابينا – ايرج

گلهای رنگارنگ شماره 543 باصدای سيمابينا – ايرج

 

دستگاه : همایون

زمان برنامه :۲۸:۱۶ دقیقه 

حجم برنامه :۸۸/۲۵ مگابایت

شعر ابتدا :

ابر  آمد  و   بگریست  بر  اطراف  چمنها

شد شسته به شبنم  رخ گلها و سمنها

از ما سخنی بشنو و با ما سخنی گوی

کز  بهر  تو    بسیار   شنیدیم   سخنها     

آهنگ : مهدی خالدی  

خواننده تصنیف :سیمابینا 

خواننده آواز :ایرج 

گوینده : روشنک

شاعر :ترانه مشتاق اصفهانی/امیر شاهی/صیدی تهرانی/غزل آواز  اطهری

کرمانی

مطلع تصنیف :

مخوان ز دیرم به کعبه زاهد      

که   برده   دلم   زکف  آنجا

مطلع آواز : عاقلان عیب من از باده پرستی مکنید

همکاری : جلیل شهناز/همایون خرم/ناصر افتتاح

اعلام برنامه :دارد در ابتدا

اعلام شماره:دارد در ابتدا و انتها

 

http://www.mediafire.com/?gz0ut0s9jtqr9bg

گلهای رنگارنگ شماره 553 باصدای هايده - ايرج

گلهای رنگارنگ شماره 5۵3 باصدای هايده - ايرج

 

دستگاه :  همایون 

زمان برنامه : ۲۴:۳۰ دقیقه 

حجم برنامه : ۴۵/۲۲ مگابایت

شعر ابتدا :   

آهنگ : فریدون حافظی

آب  بقا  کجا  و  لب  نوش  او  کجا

آتش  کجا  و  گرمی آغوش او کجا

سیمین و  تابناک بود روی مه ولی

سیمین مه کجا و بنا گوش او کجا

دارد لبی که مستی جاوید میدهد

مینای می کجا و لب نوش او کجا     

خواننده تصنیف : هایده 

خواننده آواز : ایرج 

گوینده :آذر پژوهش

شاعر : (ترانه) هما میرافشار/رهی معیری/سایه/غزل آواز علیرضا تبریزی

مطلع تصنیف : میان جمعی دل من از چه تنهائی 

مطلع آواز : الا ای قطره اشکی که بر مژگانم آویزی

همکاری : لطف الله مجد/فریدون حافظی/محمد موسوی/جهانگیر ملک

اعلام برنامه : دارد در انتها

اعلام شماره: دارد در ابتدا و انتها

 

http://www.mediafire.com/?uo94oovd5n6cad3

بخواهی نخواهی ؟ (لینک ندارد)

بخواهی نخواهی

 

 

 

دستگاه : همایون

 

خواننده: دلکش

 

ترانه سرا: میرناصر شریفی

 

آهنگساز: مهدی خالدی

 

 

تو به ساز طرب می زنی نغمه های جوانی

من هم آغاز دل سر کنم نغمه زندگانی

تو ز سوز نهانم نداری خبری گل من

داده ام نقد جان را به راه تو ای دل ندانی

مستم خوش رو از افتاده ز پو دل داده ز دست

در خلوت دل من هستم او

یک چهره زر یک روی نکو

غم رود از دل به نگاهی به نگاهی

دل رود از کف ز نگاه رخ ماهی

دل شده مشتاق چه بخواهد چه نخواهد

من شدم عاشق چه بخواهی چه نخواهی

(وه که گل آمد)(2)

به چه رویی به چه بویی

(من چه بگویم )(2)

چه سپیدی چه سیاهی

دل شده مشتاق چه بخواهد چه نخواهد

من شدم عاشق چه بخواهی چه نخواهی

اشک تو.

اشك تو

دستگاه : همايون

خواننده: الهه

 

ترانه سرا: ...................

 

آهنگساز: ....................

 

بی تو ای لعبت طناز من

 

باشد این عكس تو همراز من

 

همره من همدم من

 

در سرور و در غم من

 

سوی من كند روی زیبا

 

تا كنم به رویش تماشا

 

عكس تو با من بعكس تو یاری كند

 

داند غم من مرا غمگساری كند

 

بر روی دامن به هرجا چو گل اشك من

 

چون ابر چشمم بر آن ژاله باری كند

 

كی نهد بر دل از بی وفایی

 

چون تو داغی ز سوز جدایی

 

بی تو جانا چو شمعی ز غم گدازم

 

او چون چنگی دل تنگ من نوازد

 

پریشان ز غم نسازد

 

چو پرسد نگاهش ز حالم

 

ز دست جفایت بنالم

 

دگر سوز نهانم نگفتن نتوانم

 

بگویم كه چه آتش بود از تو به جانم

 

چه باشد گناهم ندانم

 

یادش بخیر.

يادش بخير

دستگاه : همايون

خواننده: الهه

 

ترانه سرا: ...................

 

آهنگساز: ....................

 

یادش بخیر چه خوب بود دم دمای غروب بود

 

نمیدونم كجا بود هرجا كه بود چه خوب بود

 

دویدیم و دویدیم راهی كه شد پیچیدیم

 

وقتی به هم رسیدیم انگار كه خواب میدیدیم

 

من حالا از تو دورم

 

من حالا با تو جورم

 

دوستت دارم چه جورم

 

من به تو دل سپردم اما نمونده رفتی

 

منو به چشمه عشق تشنه نشونده رفتی

 

دفتر عشقو بستی حیف كه نخونده رفتی

 

ما دوتا جور جوریم

 

حیفه كه خیلی دوریم

 

چرا با هم نباشیم

 

همدم هم نباشیم

 

كسی مثه ما نمیشه

 

مثه ما دوتا نمیشه

مایه ناز.

ممنون از دوست خوبم حسین که در تکمیل مشخصات این ترانه مرا یاری رساند

مايه ناز

دستگاه : همايون

خواننده: الهه

 

ترانه سرا: بیژن ترقی

 

آهنگساز: پرویز یاحقی

 

 

جدا  از آن مایه ی نازم

 

به درد خود سوزم و سازم

 

به جست و جویش همه جا گذرم

 

چنان غمش بسته به جانم

 

كه دوری از وی نتوانم

 

نمیرود لحظه ای از نظرم

 

حیرانم بخدا كه روم بی تو كجا

 

گلگشت چمنم ندهد بی تو صفا

 

به كوه و صحرا من اگر گذرم

 

به آسمان ها ره اگر ببرم

 

نظر بپوشم اگر از همه كس

 

نمیرود روی تو از نظرم

 

از كنار من چون میگذری

 

آرزوی من با خود ببری

 

همره تو آیم

 

گر شكند پایم

 

سر به رهت سایم

بگذر از کوی ما.

 بگذر از كوي ما

دستگاه: همايون

خواننده: مرضيه

ترانه سرا: رحيم معيني كرمانشاهي

 

آهنگساز: همايون خرم

 

بگذر از کوی ما

کن نظر سوی ما

به هر طرف ببین چو رو کنم

در پی من روان

گشته پیر و جوان

از این جنون چه گفتگو کنم

به گـــریه ندامتــم

ز انتظــــار بی پایـه ای

چو می کند ملامتم

ز جفای تو همسایه ای

چه گفتگو برای او کنم

بر این بلا چگونه خو کنم

ای فرزانگان، بر دیوانگان،این ملامت چرا کنید

کم تماشای ما کنید

از من بگذرید، راه خود روید، عاشقان را رها کنید

کم تماشای ما کنید

مگر به شهر شما

قسم شما را به خدا

جنون عاشقی تماشا دارد

بسوزد آنکه هست و حاشا دارد

من عاشقم و گنه کار

آیا همه شما بی گناهید

من گمرهم و بی قرار

آیا همه شما سر به راهید

آیا همه شما بی گناهید

قصه من.

قصه من

 

دستگاه : همايون

خواننده: هايده

 

ترانه سرا: ...................

 

آهنگساز: ...................

 

 

مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
رگ و ریشه هام سیاه شد
تو تنم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید

آسمون مست جنونی
آسمون تشنه خونی
آسمون مست گناهی
آسمون چه رو سیاهی
اگه زندکی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها میخندم
میگم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد

آسمون تو مرگ عشقو
توی یاخته هام نوشتی
این یه غمنامه تلخه
متن ترانه و آهنگ از سایت ایران ترانه
که تو سر تا پام نوشتی
من به لحظه شکستم
اگه نزدیک اگه دورم
از ترحم تو بیزار
من خودم سنگ صبورم

آسمون تیشه ت شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم
اگه زندکی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها میخندم
میگم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
آسمون تیشه ت شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم

ترانه سال.

ترانه سال

 دستگاه : همايون

خواننده: هايده

 

ترانه سرا: ...................

 

آهنگساز: ....................

 

هنوز تو این زمونه، دل من و تو خونه

هرگز باور نداشتم، دنیا اینجور بمونه
سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

هنوز تو این زمونه، دل من و تو خونه

هرگز باور نداشتم، دنیا اینجور بمونه
سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

اشکام رو گونه، می ریزه دونه دونه
دل بستن و گسستن، سخته خدا می دونه
وای، وای، دریغا، دنیای همیشه
وقتی ندونی، که آیا، فردا چی می شه

هنوز تو این زمونه، دل من و تو خونه

هرگز باور نداشتم، دنیا اینجور بمونه
سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

اشکام رو گونه، می ریزه دونه دونه
دل بستن و گسستن، سخته خدا می دونه
وای، وای، دریغا، دنیای همیشه
وقتی ندونی، که آیا، فردا چی می شه

هنوز تو این زمونه، دل من و تو خونه

هرگز باور نداشتم، دنیا اینجور بمونه
سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

سال، سال، این چند سال
همینه حال و احوال
هر سال می گم دریغ از پارسال

عشق نو.

عشق نو

 

 

دستگاه : همايون 

خواننده: قوامي

 

ترانه سرا: رهي معيري

 

آهنگساز: مجيد وفادار

 

 

باز دل زارم عاشق شد به مه مشگين مويي

آه كه پريشان دل گشتم ز پريشان گيسويي

از نگاه ماهي دل از كف دادم
در كمند زلفي به دام افتادم

آتشي فتاده بر جانم از نو
كرده نو گلي پريشانم از نو

برده دلم روي مهي
گردش چشم سيهي

فسونگر ياري
پري رخساري

اي دل ز عشق خوبان جز محنت دگر چه ديدي

كز نو ز يك نگاهي جان دادي بلا خريدي

خون شوي دلا كه از نو مرا در آتش عشق افكندي

دل به كار عاشقي بستي و ز عيش و راحت بركندي

دل من
به عشق روي مهش
ز حسرت نگهش

چو لاله از غم خون گردد

كنم از
ستيزه خويي او
فغان چو لاله فزون

جفاي او افزون گردد
سپه غم بر من تازد
دل من از پاي اندازد

شب هجران جانم سوزد
غم دوري كارم سازد

چو زلف او شود پريشان احوالم

همدم.

همدم

 

دستگاه : همایون (بیات اصفهان)

 

 

خواننده: معین

 

ترانه سرا: ...........................

 

آهنگساز: ...........................

 

کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت می دونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزاییکه حواسم نیست بگم خیلی دوستت دادم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری
کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاس دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه رد پای عشق بیا بی چتر زیر برف
اگه حال منو داری می فهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری

یا علی و یا علی؟ (متن)

 

جانم علی

جانم علی

 دستگاه : همايون 

خواننده: سيد جواد ذبيحي

 

 

افضل خالق ز خلق عالم امكان عليست

باعث پيدايش مهر و مه و كيوان عليست

شهره در تقوا فضل و دانش و ايمان عليست

روز ...... يكته تاز عرصه ي ميدان عليست

آن كه با پروردگارش نشكند پيمان عليست

جان علي جانم علي اي جان و جانانم علي

ياعلي اين كشتيه افلاك را لنگر تويي

عالم اسلام را در جبهه ها سنگر تويي

از بشر بالا و برتر از ملك بهتر تويي

يا علي آقا تويي مولا تويي سرور تويي

سر تويي افسر تويي اول تويي آخر تويي

جانم علي جانم علي

پرنده جنوبی.

 پرنده جنوبي

دستگاه : همايون (آواز بيات اصفهان) 

خواننده: جمشيد جم

 

ترانه سرا: ........................

 

آهنگساز: .........................

 

 

دكلمه

--------------------------------------------------------

پرنده تو هواي برگشتن دوباره

تو نخ آسمون بود كه شايد باز بباره

 

پرنده جنوبي كه خونتو خراب كرد

بميره مظهر كفر كه چشماتو پر آب كرد

 

وقتي پرنده برگش آشينونش خراب بود

اين فاجعه واسه اون مثل مرگ تو خواب بود

 

وقتي پرنده برگش شاخه ها جون نداشتن

برگاشون رنگ پريده  درختا جون نداشتن

 

-------------------------------------------------------

 

وقتي پرنده برگش آشينونش خراب بود

اين فاجعه واسه اون مثل مرگ تو خواب بود

 

وقتي پرنده برگش شاخه ها جون نداشتن

برگاشون رنگ پريده  درختا جون نداشتن

 

پرنده تو هواي برگشتن دوباره

تو نخ آسمون بود كه شايد باز بباره (2)

 

پرنده جنوبي كه خونتو خراب كرد

بميره مظهر كفر كه چشماتو پر آب كرد (2)

 

وقتي پرنده برگش آشينونش خراب بود

اين فاجعه واسه اون مثل مرگ تو خواب بود

 

وقتي پرنده برگش شاخه ها جون نداشتن

برگاشون رنگ پريده  (درختا جون نداشتن )(8)

میمیرم برات.

ميميرم برات

 

 

دستگاه : همايون (آواز بيات اصفهان) 

خواننده: جمشيد جم

 

ترانه سرا: ........................

 

آهنگساز: .........................

 

می میرم برات ، می میرم برات
نمی دونستی می میرم بی تو ، بدون چشات
رفتی از برم ، نمی دونستی که دلم بسته به ساز صدات
آرزومه که می دونستی که من می میرم برات
می میرم برات

می میرم

عاشقم هنوز ، عاشقم هنوز
نمی خواستی که بمونی و بسوزی به ساز دلم
گفتی من می رم
تو می خواستی بری تا فرداها ، گل خوشگلم
برو راهی نیست تا فرداها از آب و گلم
از آب و گلم

گل خوشگلم

سفرت بخیر ، اگه می ری از این جا تک و تنها تا یه شهر دور
تا یه شهر دور
برو که رفتن بدون ما می رسه به یه دنیا نور
برو که رفتن بدون ما می رسه به یه دنیا نور
به یه دنیا نور

می میرم برات

سفرت بخیر ، برو گر شکستی ز من ، می تونی دوباره بساز
دوباره بساز از دلی شکسته ، نا امید و خسته ، تو باز غرور
از دلی شکسته ، نا امید و خسته ، تو باز غرور
تو بازم غرور

می میرم

نمی خوام بیای ، نمی خوام میون تاریکی من ، تو حروم بشی
نمی خوام ازت
نمی خوام مثل یک شمع بسوزی برام تا تموم بشی
برو تا بزرگی می خوام که فقط آرزوم بشی
آرزوم بشی

عاشقم هنوز

می میرم برات
نمی دونستی می میرم بی تو ، بدون چشات
رفتی از برم ، نمی دونستی که دلم بسته به ساز صدات
آرزومه که می دونستی که من می میرم برات
می میرم برات

همخونه.

همخونه

 

دستگاه : همایون (بیات اصفهان)

 

 

خواننده: هایده و ویگن

 

ترانه سرا: اردلان سرافراز

آهنگساز: .............................

 

(ویگن)
از من نپرس خونم کجاست تو اون همه ویرونه
ای هم قبیله چی بگم؟ قبیله سرگردونه

(هایده)
ما دربدرتر از همیم همخونهء بی خونه
غربت ما دیار ماست: خونینترین ویرونه

(ویگن)
دربدری کار تو بود، اما نصیب ماشد

(هایده)
کودک نازادهء ما با دست ما چه ها شد

(ویگن)
از من نپرس درد دلم، شکسته سنگ صبور

(هایده)
خاطره ها ویرونه هاست، قصه ها زنده بگور

(ویگن)
چه آرزوهایی که نمرد، چه سینه هایی که نسوخت

(هایده)
کسی دیگه تو اون دیار رخت عروسی ندوخت

(ویگن)
باور کن ای هم آواز، نشکسته بال پرواز

(هایده)
با هم بیا بسازیم اون خونه رو از آغاز

(ویگن)
از من نپرس خونم کجاست تو اون همه ویرونه
ای هم قبیله چی بگم؟ قبیله سرگردونه

(هایده)
ما دربدرتر از همیم همخونهء بی خونه
غربت ما دیار ماست: خونینترین ویرونه

(ویگن)
چه آرزوهایی که نمرد، چه سینه هایی که نسوخت

(هایده)
کسی دیگه تو اون دیار رخت عروسی ندوخت

(ویگن)
باور کن ای هم آواز، نشکسته بال پرواز

(هایده)
با هم بیا بسازیم اون خونه رو از آغاز

(ویگن)
از من نپرس خونم کجاست تو اون همه ویرونه
ای هم قبیله چی بگم؟ قبیله سرگردونه

(هایده)
غربت از اون خاک پاک، مارو جدا نکرده
قبیلهء سرگردون به خونه بر میگرده
به خونه برمیگرده

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 235.

 

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 235

 

دستگاه : همایون (بیات اصفهان)

 

خواننده: حسین قوامی

 

ترانه سرا: حسینقلی مستعان (بیدل)

 

آهنگساز: مجید وفادار

 

 

از فراقت ای دوست،جان به لب رسیده         

تا به كی فشانم، خون دل ز دیده

 

یاد آور آن روزی كه دل  به ربودی از من        

وان عهد و پیمان بستن این پیمان شكستن

 

رسم عاشقی اگر این باشد،  مرگ عاشقان چه شیرین باشد

خوش كه دل ز مهر تو برگیرم، خسته جان بمیرم

 

جانم- سوزد- از غم-چون نا امیدم              

جز نومیدی- در عشق آخر شنیدم؟

 

به نگاهی مفتون گشتم                  

به خیالی مجنون گشتم

به امیدی شادان بودم

به نویدی خندان بودم                       

 

از تو دلبرم،ستمگرم،ندیده ام ز بس لطف و مهربانی

 

دلم ز نا امیدی آمده به تنگ از این عمر و زندگانی

 

اگرت در دل باشد کرمی                     

نكنی زین پس با من ستمی

فكنی از بن بنیان جفا                     

نكنی با من جز مهر و وفا

تا از عشقت باشم در كامرانی

تو ای پری کجایی.

 سرگشته

 

دستگاه :  همايون

 

خواننده: الهه

 

ترانه سرا: هوشنگ ابتهاج (سایه)

 

آهنگساز: همایون خرم

 

 

 

شبی که آوای نی تو شنيدم                      

 

چو آهوی تشنه پی تو دويدم                         

 

دوان دوان تا لب چشمه رسيدم

 

نشانه ای از نی و نغمه نديدم

 

تو ای پری کجايی؟                                         

 

که رخ نمی نمايي                                             

 

از آن بهشت پنهان                                                              

 

دری نمی گشايي

 

من همه جا پی تو گشته ام                      

 

از مه و مه نشان گرفته ام                 

 

بوی تو را، ز گل شنيده ام                          

 

دامن گل از آن گرفته ام                

 

تو ای پری کجايی؟                                         

 

که رخ نمی نمايي                                             

 

از آن بهشت پنهان                                                              

 

دری نمی گشايي

 

دل من سرگشته تو            

 

نفسم آغشته تو                          

 

به باغ روياها چو گلت بويم                                

 

در آب و آيينه چو مهت جويم

 

تو ای پری کجايي

 

در اين شب يلدا ز پی ات پويم                       

 

به خواب و بيداری سخنت گويم                              

 

تو ای پری کجايي

 

مه و ستاره درد من می دانند                                  

 

که همچو من پی تو سرگردانند                   

 

شبی کنار چشمه پيدا شو    

 

ميان اشک من چو گل واشو

 

تو ای پری کجايی؟                                         

 

که رخ نمی نمايي                                             

 

از آن بهشت پنهان

 

دری نمی گشايي

آمد اما.

آمد اما

 

 

دستگاه : همایون (بیات اصفهان)

 

خواننده: الهه

 

ترانه سرا: ..................

 

آهنگساز: ..................

 

آمد آمد
آمد اما در نگاهش
آن نوازش ها نبود
چشم خواب آلوده اش را
مستی رویا نبود
نقش عشق و آرزو از چهر دل شسته بود
عکس شیدایی در آن آیینه سیما نبود
مست و بی پروا نبود

لب همان لب بود اما
بوسه اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما
مست و بی پروا نبود
مست و بی پروا نبود
در دل بیزار خود جز
متن ترانه و آهنگ از سایت ایران ترانه
بیم رسوایی نداشت
گر چه روزی هم نشین جز
گر چه روزی هم نشین جز
با من رسوا نبود
مست و بی پروا نبود
لب همان لب بود اما
بوسه اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما
مست و بی پروا نبود
مست و بی پروا نبود

بر لب لرزان من
فریاد دل خاموش بود
آخر آن تنها امید جان من
تنها نبود